لیتیم بروماید چیست و چه کاربردی دارد

ابزار وبلاگ
ورود شما به سایت کوچک مان را خیر مقدم عرض می نماییم.
به دلیل بروز بودن سایت لطفا از سایر صفحات وب هم دیدن نمایید.

تبلیغات هزینه نیست بلکه زمینه سازی برای معرفی وب خود به دیگران و درآمد زایی برای شماست .
سفارش تبلیغات سفارش تبلیغات سفارش تبلیغات سفارش تبلیغات

درباره وب

به وب سایت من خوش امدید
نويسندگان
محمد نریمانی
تبلیغات



سایت به فیکس یک سایت تخصصی با بهترین خدمات به مشتریان است .لبخند

در اینجا یکی از مطالب آموزشی سایت را در اختیار شما قرار می دهیم.

لیتیم بروماید چیست؟

 در سیکل تبرید انواع چیلرهای جذبی از دو سیال استفاده میگردد.

یک سیال به عنوان جاذب و یک سیال دیگر به عنوان مبرد استفاده میشود.

حال جهت انتخاب صحیح این سیالات باید بررسی های دقیق انجام گردد.

دسته‌ها نیاز به دیدگاهی متفاوت برای مدل‌سازی سیکل و تحلیل‌های ترمودینامیکی دارند.

مواد جانب مایع خود به دو نوع مواد فرار و غیرفرار دسته‌بندی می‌شوند.

در خصوص مواد جانب از نوع غیرفرار همواره فاز بخار دارای ماده مبرد خالص می‌باشد.

در این رابطه می‌توان به سیکل‌های جذبی لیتیم برماید – آب اشاره نمود.

در ارتباط با سیال عامل مایع از نوع فرار باید عنوان نمود که در فاز بخار هم مبرد و هم ماده جاذب می‌تواند وجود داشته باشد که این مطلب در طراحی، محاسبه و در نظر گرفتن مکانیزم جداسازی این دو ماده باید لحاظ شود.

ماده جاذب می‌تواند در فاز مایع یا فاز جامد باشد.

مواد جاذب در صورتی که جامد باشد می‌تواند روند جذب را به صورت شیمیایی و یا فیزیکی انجام دهد.

در جذب فیزیکی دمای جاذب وابسته به میزان بخار مبرد و فشار آن می‌باشد.

این مطلب در خصوص مواد جاذب مایع نیز صادق است.

این در حالی است که در جذب شیمیایی دمای جذب فقط تابع بارگذاری مبرد می‌باشد.

بجز مواردی که در بالا آمد، مشخصه‌های دیگری را نیز برای دریافتن و انتخاب محلول مبرد – جانب باید لحاظ نمود که به آنها اشاره می‌شود.

عدم وجود فاز جامد (دامنه حلالیت):

 مخلوط مبرد – جاذب در محدوده‌ای از دما و ترکیب باید قرار بگیرند که کریستاله و جامد نگردد.

در صورت جامد شدن، سیال از حرکت باز خواهد ایستاد و سیکل متوقف می‌شود.

در سیستم‌های جذبی واقعی بخصوص سیستم آب – لیتیم برماید توسط وسایل کنترل کننده مناسبی از ورود به محدوده کریستاله شدن جلوگیری می‌شود.

فراریت نسبی:

ماده مبرد باید بسیار فرارتر از ماده جاذب باشد به گونه‌ای که بتوان به سادگی این دو ماده را از هم جدا نمود.

در غیر این صورت تجهیزات جداسازی این دو ماده پیچیده و هزینه آن بسیار بالا خواهد بود.

ترکیب‌پذیری:

ماده جاذب باید میل زیادی به ترکیب‌ شدن با ماده مبرد داشته باشد.

ترکیب‌پذیری زیاد اجازه می‌دهد تنها با میزان کمی جاذب، ماده مبرد زیادی جذب شود و این مطلب مقدار تلفات حرارت محسوس و نهان را کاهش می‌‎‎دهد.

فشار:

فشارهای عملکردی بر اساس خواص ترمودینامیکی مبرد تعیین می‌شود.

فشارهای بالا نیاز به تجهیزاتی با جدارهای سنگین و محکم دارد و همچنین برای رسیدن به فشارهای بالا توان الکتریکی پمپ‌ها به نحو چشم‌گیری افزایش می‌یابد.

خوردگی:

بسیاری از سیال‌های عاملی که در سیستم جذبی به کار می‌روند، موادی خورنده می‌باشند.

لذا باید تمهیدات لازم برای جلوگیری از وقوع خوردگی در سیستم دیده شود.

گرمای نهان:

ماده مبرد باید دارای گرمای نهان بالایی باشد. چرا که در این صورت میزان دبی جرمی مخلوط مبرد – جاذب کاهش می‌یابد.

عدم تأثیرات سوء زیست محیطی:

مواد مبرد و جاذب نباید باعث تخریب لایه ازن و یا هرگونه اثرات سوء دیگر زیست محیطی شود.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تاريخ : سه شنبه 11 دی 1399 ساعت: 15:5 ا نویسنده : محمد نریمانی ا

امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: